فاطمه (س)، فاطمه (س) است...
از شخصیت فاطمه (س) سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه (س) یک “زن” بود؛ آن چنان که اسلام می خواهد که زن باشد. تصور سیمای او را پیامبر (ص) خود رسم کرده بود و او را در کوه های سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و گفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همه ابعاد گوناگون “زن بودن” نمونه شده بود:
مظهر یک “دختر” در برابر پدرش
مظهر یک “همسر” در برابر شوهرش
مظهر یک “مادر” در برابر فرزندانش
مظهر یک “زن مبارز و مسئول” در برابر زمانش و سرنوشته جامعه اش.
در میان همه جلوه های خیره کننده روح بزرگ فاطمه (س) آن چه بیش از همه برای من شگفت انگیز است این است که همسفر و همگام و هم پرواز روح عظیم علی (ع) است. او در کنار علی (ع) تنها یک همسر نبود، که علی (ع) پس از او همسرانی دیگر نیز داشت؛ علی (ع) در او به دیده یک دوست، یک آشنای دردها و آرمان های بزرگش می نگریست و انیس خلوت بی کرانه و اسرارآمیزش و همدم تنهایی بزرگش.
این است که علی (ع) هم اورا به گونه ای دیگر می نگرد و هم فرزندان او را. پس از فاطمه (س) علی (ع) همسرانی دیگر می گیرد و از آنان فرزندانی می یابد اما از همان آغاز، فرزندان خویش که از فاطمه (س) بودند را “بنی فاطمه (س)” و فرزندان دیگرش را “بنی علی (ع)” می خواند.
خواستم بگویم که فاطمه (س) دختر خدیجه بزرگ است.
خواستم بگویم که فاطمه (س) دختر محمد (ص) است.
خواستم بگویم که فاطمه (س) همسر علی (ع) است.
خواستم بگویم که فاطمه (س) مادر حسنین (ع) است.
خواستم بگویم که فاطمه (س) مادر زینب (س) است.
دیدم که فاطمه (س) نیست.
نه، این ها همه هست و این همه، فاطمه (س) نیست.
فاطمه (س)، فاطمه (س) است …
……………………………………………………………
(منبع: علی شریعتی،فاطمه فاطمه است)